black flower(p,73)

black flower(p,73)

نه لعنت.

مطمئن بود که یادش نمیره.

جونگکوک: مامان این به شما مربوط نمیشه ازتون میخوام دخوالت نکنید !

م/ج: با من بحث نکن کوک

یک نفس عمیق کشید و ادامه داد

خب پسرم اگه نمی خوای ،
امگایی پیدا کن که دوستش داری.... مثل سهون که با لوهان جفت شده.

بازم سهون

معیار مامانش از یه پسر خوب سهون بود.

اگه لوهان اتفاقی باردار نمی شد بازم این حرف ها رو می زد؟

جونگکوک : اما خودت بهش فکر کن من چطور .....

مامانش حرفش رو قطع کرد.

من باید قطع کنم پسرم.... دوست دارم.

مادرش گفت و بدون اینکه جواب جونگ کوک رو هم بشنوه تماس رو قطع کرد.

همیشه همین بود، تغییری هم نمی کرد.

نمی خواست به خاطر مادرش یه رابطه ی جعلی با یه امگا رو شروع کنه .
این دیگه خیلی خز شده بود و به فیلمای مزخرف و آبکی که کسی نگاهشون نمی کرد تعلق داشت.

جونگ کوک با وجود آلفا بودنش آدم رمانتیکی بود.

اون یه رابطه ی واقعی با پسری که عاشقش بود رو می خواست نه جفت شدن با یه امگای اتفاقی

یوری در حالی که با ناز با موهاش بازی
می کرد گفت:
اوپا... اگه بخوای من میتونم باهات جفت شم.....

و سرش رو پایین انداخت .


یوری: من چند بار بهت گفتم که دوست دارم اوپا....
دیدگاه ها (۰)

black flower(p,74)

سلام خوشگلام لطفا این فیک نویسمون رو فالو کنید.ایدی پیج:http...

black flower(p,72)

black flower(p,71)

black flower(p,303)

black flower(p,271)

black flower(p,308)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط